باران زده
چه خطّی مینویسد سُرمه بر بادام طولانی کتابت کن تماشا را به نستعلیق حیرانی! جلاجنگ سُم اسبان، خراج چشمزخم تو بگو چشمت کنند آهوسوارانِ خراسانی رسولانِ سرِ زلفت پریشانند از هر سو به بعثت میرسد هر سوی این گیسو پریشانی چه سرخی میکند خنجرخرامیهای رگهایت انارت را دو قسمت کن! شهید اوّل و ثانی! برقص ای آتش هندو! دواتِ روی کاغذ را که نستعلیق را شیواتر از آهو برقصانی فراوان کرده حُسنت رونق بازار حالم را چه حالی دارد از حسن تو بازار فراوانی چه میگویم؟ نمیگویم! که خاموشند درویشان که خاموشند هنگامی که تو انجیل میخوانی سلامم را به دار آویز و دربُگشا به تکفیرم! مسیحای جوانمرگ من از ترس مسلمانی . حافظ ایمانی بعد التحریر: عید مبعث است ،عید آزادگی انسان ،عید کرامت بشر ومحمد (ص) آمده است تا حسن ختامی باشد برمکارم الاخلاق عید است وباید همه شاد باشیم اما وقتی کلام ومرام محمد(ص) انقدر مهجور مانده چگونه می شود شادبود؟ تمسک می جویم به این کلامش وامیدوار می شوم الملک یبقی مع الکفر ولایبقی مع الظلم به راستی که دل قوی دار سحر نزدیک است یک پیشنهاد انجمن حجتیه همه چیزتان را نابود نکند http://www.ketabnews.com/detail-13284-fa-1.html
قالب جدید وبلاگ پیچک دات نت |